قشم فانی2 ارائه تمامی نیازمندیهای شما
| ||
|
عـاصی شدم ، بریـده ام از اینهمه عـذاب
و تحملی طولانی بیاور
بچه که بودم از جریمه های نانوشته که بگذریم سلمانی و ساعت و سیب سکه و سلام و سکوت و سبزی صدای بهار هفت سین سفره ی من بود بچه که بودم دلم برای آن کلاغ پیر می سوخت که آخر هیچ قصه ای به خانه نمی رسید بچه که بودم تنها ترس ساده ام این بود که سه شنبه شب آخر سال باران بیاید بچه که بودم آسمان آرزو آبی و کوچه ی کوتاهمان پر از عبور چتر و چلچراغ و چلچله بود نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:مطالبی درباره شاعر گران قدر استاد گیاهدانی, ] [ 3:31 ] [ admin ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |