قشم فانی2 ارائه تمامی نیازمندیهای شما
| ||
|
معمولا عادت دارد هر روز عصر، افسار سگ پاکوتاهش را دستش بگیرد و در خیابان ها و پاساژهای شهر قدم بزند؛ دیگر با جنس نگاههای ویژه مردم هم عادت کرده است، گویی خودش هم خوب میداند که این سگ بیشتر از آنکه نقش یک حیوان خانگی را داشته باشد، همچون یک تکه آهنربا عمل میکند که همه نگاهها را به سمت و سوی صاحبش جذب میکند.
دیگر این روزها مشاهده حیوانی که از پنجره ماشین و یا کاپشن مردی موتور سوار بیرون را نگاه میکند برای افرادی که در جامعه شهری و قوطی کبریتهای آپارتمانی زندگی میکنند، عجیب نیست.
بارها مردمی که به طور مستمر به پارکها و میادین عمومی میروند با اشخاصی روبرو میشوند که حیوان خود را برای هواخوری و یا حتی برای استفاده از فضای آزاد! بیرون میآورند و افرادی که به این وضعیت اعتراض میکنند با برخورد صاحب حیوان روبرو میشوند؛ مثلا این جمله کشدار را میشنوند:«جان! عزیزم به آنها نزدیک نشو، آنها تو را دوست ندارند!» واقعیت این است که تلاش برای دست یافتن به گونهای پرستیژ اجتماعی در محیطهای شهری ازجمله مهمترین انگیزههایی است که برخی از افراد را به نگهداری و نمایش عمومی حیوانات خانگی ترغیب میکند. گفتنی است؛ در حالی رواج نگهداری از حیوانات خانگی به خانوادههای متوسط جامعه هم کشیده شده و جزء لاینفکی از زندگی شهری و کلاس اجتماعی! شده که کارشناسان اجتماعی معتقدند تعداد بسیاری از جوانان جامعه بی آنکه حداقل اطلاعاتی از نگهداری یک حیوان، مشکلات و بیماریهای آن و شناخت شخصیتی حیوان داشته باشند این کار را انجام داده و بیشر از ماهیت اصلی نگهداری و ارتباط با حیوان، نمایش حیوان و نشان دادن تجدد و کلاس فرهنگی مدنظر آنهاست. گرچه تمام دلایل نگهداری از حیوانات خانگی و به معرض نمایش قرار دادن آن در اماکن عمومی به دلیل اخذ پرستیژ اجتماعی نیست و در این موضوع، عادتهای شخصی، عوامل خانوادگی، روحی، روانی و… نیز بسیار حائز اهمیت است، اما بیگمان یکی از دلایل کمتر اشاره شده این رفتار، تلاش برای گرفتن گونهای تایید اجتماعی و به زبان خودمانیتر «پز دادن» در اماکن عمومی است. پز دادن به حیوان خانگی ناشی از خلأهای عاطفی است دکتر پروین ناظمی، کارشناس روانشناسی، تاکید میکند که خلأهای عاطفی و روانی، یکی از عمده دلایلی است که موجب شده نمایش حیوانات خانگی، گاه به پرستیژ اجتماعی تبدیل شود. وی خاطرنشان میکند: ببینید شما در گذشته با خانوادههای شلوغ و ارتباطات اجتماعی گسترده بین خانوادهها روبهرو بودید، اما در حال حاضر پدر و مادرها اغلب شاغلند و تکفرزندی هم که باب شده است؛ حالا در چنین وضعیتی کمبودهای عاطفی و روانی پیش آمده برای این دسته از فرزندان طبیعی است که این کمبودها گاه خود را به صورت نگهداری از حیوانات خانگی و پز دادن با آن نشان میدهد. دکتر پروین ناظمی، کارشناس روانشناسی، تاکید میکند که خلأهای عاطفی و روانی، یکی از عمده دلایلی است که موجب شده نمایش حیوانات خانگی، گاه به پرستیژ اجتماعی تبدیل شود فرض کنید من وقتی قدرت قرار گرفتن در برخوردهای واقعی جامعه را ندارم، درنهایت ممکن است به سوی فضای مجازی یا نگهداری از حیوانات خانگی روی بیاورم و حتی گاهی احتمال دارد با توسل به همین حیوانات هم به دنبال کسب پرستیژ اجتماعی باشم. ما عضو قشر خاصی از جامعهایم! تفکر «تعلق داشتن به یک طبقه و قشر خاص» تبعات مثبت و منفی خاص خود را دارد. مثلا گاه برخی از افراد متمکن جامعه تلاش میکنند با نشان دادن حیوان خانگیشان به عابران پیاده، به همه بفهمانند که عضو گروه خاصی از جامعه هستند، اما حتی برخی اوقات، فردی از شهروندان متمکن جامعه هم به حساب نمیآید، اما با توسل به نمایشهایی مصنوعی، حیوانی خانگی را در معابر میگرداند تا به بقیه بگوید: «من هم پولدار هستم»! ناظمی بر این باور است که برخی خود مردم با نمایش حیوانات خانگی خود در معابر عمومی به عمد میخواهند به مردم این پیغام را برسانند که عضو گروه و قشر خاصی از جامعه هستند.
چنین حرکتی از نبود اعتماد به نفس این دسته از افراد برای برقراری ارتباط با سایر گروههای جامعه ناشی میشود؛ به گونهای که از سگ به عنوان یک وسیله برای برقراری ارتباط و گاه پزدادن به دیگران بهره میبرند و با این کار، کمبودهای روانی خود را جبران میکنند. پزدادن با حیوان، یک ناهنجاری روانی حیوان خانگیاش را با خود به حمام میبرد، ناخنهایش را میزند، پاپیونی سفید و زیبا به گوشهای بلند او میآویزد و پس از شانه کردن موهای حجیم سگش آماده میشود تا حیوان دوستداشتنیاش را به خیابان ببرد؛ سگی که حالا دیگر بهزعم خود میتواند با توسل به همین چهارپای شیک و فانتزی، به همه عابران از خردسال گرفته تا کهنسال، فخر بفروشد و مسیر نگاههای دیگران را تغییر دهد. ناظمی با اشاره به پیامدهای منفی پز دادن با توسل به یک حیوان خانگی میگوید: این تفکر که هر فردی که حیوانی را در خانه نگه میدارد، از لحاظ اجتماعی هم سطح بالاتری دارد، متاسفانه کمکم به یک فرهنگ غلط، تفکر و یک رسم نامناسب تبدیل شده است. ما انسانها برای برقراری ارتباط با دیگران، محدودههایی را در ذهن خودمان ایجاد و تعیین میکنیم، اما وقتی در همین محدودهها، فردی توانایی برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشد، نتیجهاش میشود اینکه مثلا من سگم را بیرون میبرم تا همه بگویند: «ببینید این فرد سگ دارد، پس حتما پولدار یا از خانوادهای روشنفکر است!» چنین حرکتی از نبود اعتماد به نفس این دسته از افراد برای برقراری ارتباط با سایر گروههای جامعه ناشی میشود؛ به گونهای که از سگ به عنوان یک وسیله برای برقراری ارتباط و گاه پزدادن به دیگران بهره میبرند و با این کار، کمبودهای روانی خود را جبران میکنند حیوان خانگی؛ نوستالژی قدیمیها اگر به دوران کودکی خودمان نگاه کنیم، خیلی از ما براحتی به خاطر میآوریم که برای جوجه اردکها و لاکپشتهای کوچولویمان دل میسوزاندیم، دوستشان داشتیم، اما حتی به فکرمان هم خطور نمیکرد که داشتن چند جوجه رنگی، کلاس و پرستیژ داشته باشد. بسیاری از خانوادهها ۴۰ ـ ۳۰ سال قبل یعنی وقتی که آپارتماننشینی مثل امروز توسعه نیافته بود، در حیاط خانهشان، حیواناتی مثل مرغ و خروس و کبوتر و… نگهداری میکردند، آن زمان حیوان خانگی به معنای داشتن شأن و طبقه ویژه اقتصادی نبود.
تفاوتهای فرهنگ غرب و شرق درخصوص نگهداری از حیوانات خانگی نیز، مقوله ای است که جای بحث دارد، چرا که بین دلایل نگهداری از حیوانات خانگی در ایران و کشورهای غربی تفاوت وجود دارد. در کشورهای غربی، وجود حیوانات خانگی در منازل به عنوان یک فرهنگ مرسوم است؛ البته مردم ما هم در گذشته از سگهای گله، سگهای نگهبان و حیوانات اهلی نگهداری میکردند، اما دیگر این حیوانات را به اتاق خانه خود نمیبردند .متاسفانه، نگهداری از حیوانات خانگی در ایران، رفتهرفته به یک نوع چشم و همچشمی تبدیل شده است، ما در مسیری حرکت میکنیم که قدرت ابراز وجود در زندگیمان و چگونگی ارتباط برقرار کردن و ایستادگی در برابر مشکلات را به گونهای عقبنشینی تبدیل کردهایم که حالا داریم این عقبنشینی و خلأ روانی را با نگهداری از حیوانات خانگی و پز دادن با آن پر میکنیم. ناظمی می گوید: بیشک، پرستیژ و شأن اجتماعی به نگهداری از یک حیوان ارتباطی ندارد؛ بلکه پرستیژ اجتماعی به شخصیت فرد، رفتارها، برخوردهای اجتماعی و اندیشههایی است که انسان از خود در جامعه به یادگار میگذارد. در این میان به نظر میرسد فرهنگ سازی تنها گزینه ای است که میتواند در کنار شتاب روز افزون این گرایش، از بروز صحنههای نا خوشایند و برخی مشکلات جلوگیری کند. نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:+عکس, ] [ 2:15 ] [ admin ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |